قالب وبلاگ انتخاب شده مشاهده قالب وبلاگ |
قالب وبلاگ قبلی |
نام قالب : قالب وبلاگ آموزش موسیقی
نوع استایل : سه ستونه
وزن قالب : متوسط
نوع قالب : گرافیکی ، ساده ، سه ستونه
مناسب موضوعات : موسیقی و دیگر موضوعات مرتبط
مرورگرهای سازگار : همه مرورگرها ، همه ورژن ها
keywords : قالب وبلاگ موسیقی,قالب وبلاگ آموزش موسیقی,قالب وبلاگ عروسک های یاهو مسنجر,قالب وبلاگ آموزشی مدرن موسیقی,قالب وبلاگ ترانه,قالب وبلاگ آهنگ
کد قالب پرشین بلاگ | کد قالب بلاگفا |
کد قالب بلاگ اسکای | کد قالب میهن بلاگ |
کد قالب پارسی بلاگ | کد قالب سرویس دهنده |
کد موزیک پیشنهادی قالب وبلاگ موسیقی |
1
قالب وبلاگ موسیقی :
قالب وبلاگ زیبایی در مورد موسیقی پیش روی شماست .در این قالب یک گیتار در وسط قالب وجود دارد و اشکال جالبی که مدور هستند و نشانه تکنولوژی و فن آوری جدید می باشند در اطراف آن حضور دارند .جامی از نوشیدنی در کنار این اشکال وجود دارد .بر روی عینک یکی از این کره ها آتش نمایان است و بر روی کره دیگر شکل خاموش و روشن شدن است .این قالب دارای سه ستون برای نوشتن مطالب مورد نظر شما و تم سفید رنگ می باشد .مزیت اصلی این قالب و سایر قالبهای سایت ماه اسکین وجود سئوی سبز و ایندکس سریع مطالب و در نتیجه بالا رفتن رتبه وبلاگ شما در سرچ گوگل خواهد شد .با امید رضایتمندی شما عزیزان
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهٔ سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد.
ارسطو: موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر می سازد.
ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
افلاطون : موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ می کند و استعداد پذیرش عدالت را در وی بر می انگیزد.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هر علم و فلسفهای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهٔ انسانی است.
بتهوون: آنجا که سخن از گفتن باز میماند موسیقی آغاز می شود.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید.
روحالله خالقی: موسیقی صنعت ترکیب اصوات است به طوری که برای انسان خوشایند باشد.
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص است موسیقی هنر خاص روح است و به طور مستقیم به روح خطاب می کند.
واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به شمار نمیآورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات میدانم. موسیقی عالیترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذارد بسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر را تقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تماماً با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و تواناییاش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرمکنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل میرسانند. این هنر از چه نوعی است؟
نظریههای زیبایی شناسی موسیقی که به این پرسش پاسخ میدهند در دو گروه کلی جای میگیرند؛ نظریههای قایل به وابستگی که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را بر حسب روابط آن با امر دیگری خارج از موسیقی تبیین میکنند و این امر معمولأ احساس است.
نظریههای قایل به استقلال که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را وابسته به امری خارج از موسیقی نمیدانند بلکه آن را وابسته به ویژگیهای ذاتی موسیقی تلقی میکنند