خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد....
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آهان، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید.

نام قالب وبلاگ : قالب وبلاگ تاریخی

توضیح کوتاه : قالب وبلاگ جهانگردی

کلمات کلیدی این قالب وبلاگ : قالب وبلاگ تاریخی,قالب وبلاگ جهانگردی,قالب وبلاگ جهان,قالب وبلاگ دور دنیا,قالب وبلاگ مسافرت,قالب وبلاگ گشت و گذار

موضوع یا موضوعات مناسب : تاریخی و جهانگردی

نوع قالب : 2 ستونه

شماره قالب وبلاگ ماه اسکین : 243

طراحی شده توسط : ماه اسکین

M a h S k i n . I r

تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 3:23 am | نویسنده : مجید بابایی