خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد....
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آهان، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید.

نام قالب وبلاگ : قالب وبلاگ قهوه

توضیح کوتاه : قالب وبلاگ نسکافه

کلمات کلیدی این قالب وبلاگ : قالب وبلاگ قهوه,قالب وبلاگ فنجان قهوه,قالب وبلاگ نسکافه,قالب وبلاگ کافی شاپ,قالب وبلاگ فنجان قهوه,قالب وبلاگ شیر نسکافه

موضوع یا موضوعات مناسب : عمومی,عاشقانه

نوع قالب : 3 ستونه

شماره قالب وبلاگ ماه اسکین : 207

طراحی شده توسط : ماه اسکین

M a h S k i n . I r

تاريخ : دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ | 1:42 am | نویسنده : مجید بابایی